الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ تا یکی دو دهه پیش دانش عمومی درباره فیلم کوتاه در میان مردم چندان زیاد نبود. نه فضای مجازی به گستردگی امروز بود که بتواند بستری برای نمایش فیلمهای کوتاه باشد و نه از لحاظ سخت افزاری و تجهیزات مانند امروز این قدر راحت بود که هرکسی بتواند با یک گوشی هوشمند در دستش فیلم سازی را تجربه کند؛ هرچند در چند سال اخیر و به مدد پیشرفتهای فناوری که امکان تولید و اکران فیلمهای کوتاه را چند برابر کرده است، آمار فیلمهای کوتاه از لحاظ کمی رشد فزایندهای داشته است، کیفیت این فیلمها مانند دو دهه پیش چندان چشمگیر نیست.
در مشهد دو دهه گذشته را به گفته بسیاری از منتقدان میتوان دهههای طلایی فیلم کوتاه به حساب آورد که فیلم سازانی مانند ناصر ضمیری، نیما جاویدی، سعید، ولی زاده، عادل تبریزی و دیگران مشهد را به یک قطب مهم فیلم کوتاه در کشور تبدیل کردند. اینکه پس از آن دوره اوج اکنون وضعیت فیلم کوتاه در این شهر در چه جایگاهی قرار دارد و دلایل افت آن چیست، موضوعی است که ما در گفتگو با دو فیلم ساز فیلم کوتاه و یک مسئول آن را بررسی کرده ایم.
نگاهی به آمار ثبت نام در آموزشگاههای سینمایی نشان میدهد تعداد فیلم سازها در مشهد در چند سال اخیر بیشتر از قبل شده است. انجمن سینمای جوانان نیز هرسال فارغ التحصیلان زیادی را در رشتههای مختلف فیلم سازی تربیت میکند؛ اما حاصل این همه چیست؟ چقدر از این فیلم سازان توانسته اند نام مشهد را در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی مطرح یا مخاطبان عام را جذب کنند.
سیده فاطمه حسینی، فیلم ساز، در پاسخ به این سؤال با نگاهی خوش بینانه از رشد کیفیت تولیدات سینمایی در مشهد در چند سال اخیر میگوید. او اضافه میکند: حتی فیلمهای کوتاهی که فیلم اولیها میسازند نسبت به فیلمهایی که یک دهه قبل ساخته میشد شکل حرفهای تری یافته است. ایدههای بکرتر و فکرشدهتر و با مطالعه و تحقیق بیشتر به عرصه آمده اند. به همین دلیل حضور بیشتر سازندگان فیلم کوتاه را در جشنوارهها میبینیم.
بااین حال او باور دارد که این افزایش تأثیر زیادی بر جریان تولید فیلم در مشهد نداشته است، زیرا در اغلب فیلمهای تولید شده در مشهد از عوامل غیرمشهدی استفاده میشود. حسینی دو دلیل برای این موضوع برمی شمرد: اول اینکه بعضی فیلم سازان مشهدی فکر میکنند اگر از خارج از مشهد عوامل بیاورند، فیلمشان حرفه ایتر میشود. دلیل دوم به کمبود عوامل در مشهد برمی گردد. بسیاری از هنرمندان فیلم و سینما بعد از مدتی کار کردن در مشهد این شهر را به قصد تهران ترک میکنند تا بتوانند شرایط بهتری را تجربه کنند.
اما سید وحید حسینی، مسئول انجمن سینمای جوانان ایران دفتر مشهد، نظر دیگری دارد. او تولید فیلم کوتاه -چه از سوی هنرجویان و چه از سوی فیلم سازان حرفهای و نیمه حرفه ای- در مشهد را از لحاظ کمیت زیاد، اما از نظر کیفیت پایین ارزیابی میکند و میگوید: از اینکه بتوان به این فیلمها فیلم کوتاه مشهدی گفت خیلی مطمئن نیستم؛ چون بوم مشهد در این فیلمها خیلی مشخص نیست.
او که خود عضو شورای فیلم نامه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز هست، میگوید: فیلم نامههای زیادی برای بررسی به دست شورا میرسد و تولید فیلم هم زیاد است، اما کیفیت بسیاری از آنها باتوجه به شرایط مالی فیلم سازان فیلم کوتاه چندان بالا نیست. به گفته او سال گذشته در جشنواره فیلم کوتاه منطقهای انجمن سینمای جوانان ایران در یزد از خراسان رضوی سیزده فیلم به جشنواره راه پیدا کرده بود که بیشترین تعداد از یک استان در این جشنواره بوده است.
«هویت و بوم مشهد و زیارت» موضوعی است که منتقدان همیشه از فیلم سازان مشهدی انتظار داشته اند. آنها بر این باورند که این موضوع ظرفیت بالقوه خیلی خوبی را در اختیار فیلم سازان مشهدی قرار میدهد. حتی در جشنوارههای ملی نیز همین نگاه به فیلمهای مشهدی وجود دارد. اما آنچه فیلم سازان مشهدی در فیلم هایشان نشان میدهند یا چندان نشانی از این بوم ندارد، یا عبارت است از استفاده خیلی دم دستی و سطحی از نمادهایی مانند گنبد امام رضا (ع)، صحن و سرا، کبوتر و چیزهایی ازاین قبیل.
دراین باره هادی شیبانی، فیلم ساز، که از نظر محتوایی سینمای مشهد را خیلی بومی ارزیابی نمیکند، میگوید: با شنیدن عنوان سینمای مشهد اغلب یاد حرم میافتیم، درحالی که برای مثال سینمای کردستان، فارس، بوشهر، چابهار یا اصفهان که چند سال است مطرح شده اند خیلی خوب توانسته اند هویت و جغرافیای خود را معرفی کنند. شاید یک دلیلش شناخت کم نسل جوان فیلم ساز از هویت خراسانی خود باشد. این نقدی است که به ما فیلم سازان وارد است. ما در این زمینه آموزش ندیده ایم و خودمان هم به دنبال مطالعه هویت تاریخی خود نبوده ایم.
سیده فاطمه حسینی، اما مشکلات مالی و حمایت نشدن سازندگان فیلم کوتاه را دلیل این سطحی نگری میداند. او میگوید: مشهد یک قطب زیارتی و گردشگری در کشور است. میلیونها زائر هرسال به مشهد وارد میشوند که هرکدام از آنها قصه خودشان را دارند. شاید حرفهایی را که میتوانیم با فیلم کوتاه بزنیم در یک فیلم بلند نتوانیم بگوییم؛ اما هیچ حمایتی از سازندگان فیلم کوتاه نمیشود.
فیلمهای آپارتمانی و کافی شاپی نه تنها در فیلمهای بلند فراگیر شده اند که دامن فیلمهای کوتاه را نیز گرفته اند. فیلم سازان فیلم کوتاه مشهدی نیز گویا به جای استفاده از مضامین هویتی و بومی بیشتر ترجیح میدهند فیلم هایشان را در فضاهای بسته آپارتمانی و با بازیگرانی بدون لهجه فیلم برداری کنند.
وحید حسینی درباره این پدیده میگوید: گویی فیلم سازان فیلم کوتاه از مضامین هویتی فرار میکنند. به نظرم یکی از ضعفهای فیلم سازی مشهد همین است؛ برای مثال از لهجه مشهدی استفاده نمیکنند، درحالی که جشنوارههای ملی دوست دارند فیلمهایی از مشهد را در بخش مسابقه بیاورند که نشانههایی از مشهد داشته باشد.
او میگوید: درگذشته با شرایط سخت و تجهیزات کمی فیلمهای درخشانی ساخته میشد که بوم مشهد را نشان میداد، اما اکنون بااینکه تجهیزات بهتری وجود دارد، چون فیلم نامههای خوبی نوشته نمیشود، فیلمها به چشم نمیآیند.
هادی شیبانی، فیلم ساز، اما دلیل این ماجرا را «کم هزینهتر بودن و راحتتر بودن شرایط تولید این فیلمها از لحاظ دریافت مجوزهای فیلم برداری» میداند. او همچنین میگوید: جشنوارهها مدینه فاضله و ویترین فیلم کوتاه هستند. تا فیلم کوتاهی وارد جشنواره نشود، فیلم ساز نمیتواند برای خود اسم و رسمی کسب کند.
جشنوارههای خارجی نیز تمایل دارند فیلمهایی را درباره بحرانهای روز کشورها و جامعه آنها ببینند؛ بنابراین فیلم سازان کوتاه به ساخت فیلمهای کوتاه با مضامین اجتماعی بیشتر از مضامین تاریخی و هویتی ترغیب میشوند. من اگر درباره یک شخصیت تاریخی مشهدی با هزینه شخصی فیلم بسازم، برای جشنوارههای خارجی جذابیت ندارد. در شهر خودم هم از این کار حمایت نمیشود. نه جشنوارهای هست و نه تلویزیون آن را میخرد. از این بابت به فیلم سازان باید حق بدهیم که در این شرایط سخت اقتصادی سراغ موضوعاتی بروند که باعث دیده شدن خودشان و فیلمشان بشود.
فاطمه حسینی هم به پدیده اسپانسر بازیگر به عنوان یکی دیگر از مشکلات سازندگان فیلم کوتاه در مشهد اشاره میکند؛ موضوعی که به گفته او باعث سرخوردگی عوامل مشهدی و در نهایت مهاجرت آنها به پایتخت میشود. او میگوید: گاهی میبینیم فراخوانی منتشر میشود که تولید فیلمی با یکی دو بازیگر چهره را اطلاع میدهد. در این موارد اغلب چند اسپانسر بازیگر به کار گرفته میشوند تا هزینه تولید فیلم دربیاید. فیلمی ساخته میشود که حتی ممکن است تدوین هم نشود. این موضوع باعث سرخوردگی عوامل میشود.
او میگوید: یکی از دلایل مهاجرت عوامل مشهدی به تهران همین مسئله است. وقتی فیلمی با اسپانسر بازیگر تولید میشود، کیفیت ندارد. تفکر این فیلم سازان جذب سرمایه است و نه تولید یک اثر هنری.
فیلم سازان همواره میگویند نیاز دارند که از ما حمایت شود، اما این حمایت چگونه باید باشد؟ آیا حمایت فقط به معنی بودجه دادن است؟ سیده فاطمه حسینی در پاسخ به این سؤال میگوید: نمیگویم همیشه حمایت مالی، بلکه گاهی فقط باید پشتیبانی کنند. شهرهای زیادی را میبینیم که جشنواره برگزار میکنند، ولی خراسان جشنوارهای برای فیلم کوتاه ندارد. انجمن سینمای جوانان مدام پیچینگ برگزار میکند، ولی این کافی نیست. سازمانهای دیگر (برای مثال آستان قدس رضوی) نیز میتوانند برای تولیدات فرهنگی خود مانند این انجمن پیچینگ برگزار کنند.
هادی شیبانی هم میگوید: واقعیت این است که در مشهد حامی مالی برای فیلم کوتاه نداریم. در اردوی فیلم سازی که سال گذشته به همت مؤسسه شهرآرا و انجمن سینمای جوانان ایران در مشهد برگزار شد این موضوع مطرح شد که مؤسسههایی که میتوانند، یک باند مالی برای این کار در نظر بگیرند، ولی متأسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده و تمام شرایط مالی منحصر به انجمن سینمای جوانان شده است که آن هم محدود است و پاسخگوی نیاز سینمای مشهد نیست.
این فیلم ساز تأکید میکند: تخصیص بودجه و اعتبار مهمترین کاری است که سازمانها میتوانند انجام دهند، ولی اگر نمیتوانند پولی بدهند، حتی برگزاری نشستهایی که بتواند به دانش فیلم سازان درباره تاریخ و هویت شهرشان بیفزاید هم کمک بزرگی است. سازمانهایی مانند شهرداری میتوانند مسابقات فیلم نامه نویسی با مضامین هویتی برگزار کنند.
از سویی سید وحید حسینی با اشاره به همین موضوع و اینکه برای اولین بار مؤسسه شهرآرا پای کار حمایت از فیلم سازان فیلم کوتاه آمد، میگوید: خیلی از سازمانهای دیگر هم میتوانند پای کار بیایند، ولی حمایتها ضعیف است. من به هرجا که شما فکر کنید -مانند بهزیستی و بنیاد شهید- رفته ام. شهرآرا تنها جایی بود که جواب گرفتم. متأسفانه مدیران فرهنگی خیلی سخت به فیلم سازان اعتماد میکنند.
او میگوید: برای اولین بار بود که این اردو را برگزار کردیم و میخواستیم به بچهها بفهمانیم که مانند فیلم سازان شهرهایی مانند اصفهان، تبریز، رفسنجان به شهر خود اهمیت بدهند. ما میخواهیم این اتفاق در مشهد هم بیفتد و قرار است با مشارکت شهرآرا تولیداتی در این زمینه داشته باشیم.